loading...
دانلود سرای دانشجویی

متن کامل پایان نامه مقطع ارشد مدیریت

با عنوان : تاثیر فرهنگ سازمانی بر رابطه بین اعتبار بخشی و عملکرد سازمان

تعداد صفحات:120

مقدمه

     اطمینان از ارائه خدمات کیفی و ایمن، به عنوان یکی از کارکرد های اصلی نظام سلامت، از اهمیت و اولویت خاصی برخوردار است طی سال های اخیر متولیان نظام سلامت به منظور افزایش کیفیت و ایمنی خدمات درمانی روش های متعددی را به کار گرفته اند. در این میان اعتبار بخشی که براساس نیاز های خاص این بخش طراحی شده است و به مقوله ایمنی بیمار در کنار ارتقای کیفیت خدمات توجه ویژه ای داشته و بر تعهد سازمان به اجرای استاندارد های عالی خدمت تاکید می نماید، از ابتدای سال 91 در بیمارستان های ایران استقرار یافته است.

   ولیکن ایجاد تغییر در هر سیستمی نیازمند زیر ساخت هایی است که باید فراهم گردد. فرض بر این است که به واسطه تغییرات محیط پیرامون (سیاسی، اقتصادی و فرهنگی)، اعتبار بخشی یک تغییر اجتناب ناپذیر است و سیستم های درمانی باید با آن تطابق پیدا نمایند بنابراین اجرای آن مستلزم تغییرات وسیع در حوزه های مختلف از جمله مستندسازی، فرایندهای کاری، ساختار، مدیریت، ارتباطات، نظارت، فرهنگ و… می باشد. به همین خاطر نیز استقرار اعتبار بخشی مرحله به مرحله و در یک بازه زمانی پنج ساله برنامه ریزی شده است. در این فصل در قسمت بیان مسئله ابهام در مورد اجرای اعتبار بخشی و الزامات آن و همچنین اهداف ارزیابی سیستم های سلامت بحث خواهد شد. سپس در قسمت ضرورت تحقیق در مورد ابهامات و الزاماتی که در اجرای اعتبار بخشی در ایران وجود دارد توضیح داده می شود که محقق سعی کرده است در این تحقیق ابهامات و سوالات پیرامون اعتبار بخشی را مورد بررسی قرار دهد سپس اهداف انجام تحقیق و فرضیه های تحقیق بیان می شوند و در نهایت واژگان کلیدی تحقیق توضیح داده خواهد شد.

بیان مساله و تبیین موضوع :

     به گفته الهی (1999) هر سازمانی به منظور آگاهی از میزان مطلوبیت و کیفیت فعالیت های خود به ویژه در محیط های پیچیده و پویا نیاز مبرم به ارزشیابی دارد. نبود نظام ارزشیابی و کنترل به معنای عدم برقراری ارتباط با محیط درون و برون سازمانی تلقی می شود که نهایتا منجر به مرگ سازمان خواهد شد. موضوع ارزشیابی در بیمارستانها به واسطه پیشرفت های تکنولوژیکی ،رشد انتظارات مشتریان، افزایش تقاضا، کمبود منابع، افزایش رقابت و همچنین نگرانی هایی که در مورد ایمنی بیماران وخطاهای سیستم های بهداشتی درمانی وجود دارد یکی از اصول بسیار جدی برای اطمینان از عملکرد درست وبه موقع محسوب می شود (صدقیانی،2001 ). از طرفی براساس آمار رسمی کشور در مورد خدمات درمانی، بیش از 50%بیمارستان های ایران از حداقل استانداردهای مدون بین المللی در زمینه شاخص های عملکردی برخوردار نیستند. حتی یک بیمارستان که حائز تمام شرایط کسب استاندارد کمیته مشترک بین المللی استانداردسازی بیمارستان[1]باشد در ایران وجود ندارد (“سایت تخصصی بیمارستان سازی”،1390(. یکی از دلایل اصلی بروز این وضعیت نا کار آمدی نظام ارزشیابی سازمانی بیمارستانها و نبود مرجع مشترک برای ارزیابی سیستم های خدمات درمانی، ذکر شده است . برای برطرف نمودن این مشکلات ، برنامه های اعتبار بخشی به عنوان راه حلی قطعی از طرف وزارت بهداشت و خبرگان امر مطرح شده است. اعتبار بخشی یکی از سیستم های ارزیابی استاندارد است و به خاطر اهمیت و کارایی و نقش اساسی آن در ارتقای کیفیت خدمات سلامت، بطور گسترده در سطح جهان برای ارزیابی سیستم های خدمات درمانی مورد استفاده قرار می گیرد(بیکر،2008). هدف این فرایند بهبود و استاندارد کردن فعالیتهای بیمارستانی از جنبه های مختلف، برپایه مستندسازی فعالیت ها و براساس ارزیابی سالانه خارج سازمانی، وعمدتا داوطلبانه می باشد (گرین فیلد، 2008)..

بنابراین با اجرای برنامه های اعتباربخشی در ایران، بهبود در شاخص های عملکردی بیمارستان مورد انتظار می باشد. هر چند بر اساس تحقیقات انجام شده از جمله مطالعات شاو (2010) ویژگی های خاص هر بیمارستان بر نحوه اجرا و نتایج حاصله تاثیر عمده ای می گذارد .بر اساس نظر گری گوری (2009) که فرهنگ غالب سازمانی را به عنوان یکی از ویژگی های کلیدی بیمارستانها، از عوامل تاثیر گذار بر پیامدهای اعتبار بخشی و اثر بخشی سازمانی می داند ،می توان انتظار داشت تفاوت های فرهنگی در بیمارستانهای ایران بر روی فرایند اجرا و نتایج اعتبار بخشی تاثیر عمده ای داشته باشد. از طرفی جعفری و همکارانش (1389) درپژوهش هایشان به این نتیجه رسیده اند که اجرای مدلهای تعالی گرایانه و استاندارد مثل مدل اروپایی مدیریت کیفیت[2] ، شش سیگما و اعتباربخشی می تواند موجب بروز پر رنگ تر جنبه های فرهنگی و سازمانی تقویت آن در بیمارستانها شود.این در شرایطی است که طبق تحقیقات انجام شده ( فولادی و یارمحمدیان، 1388؛ (تهرانی, 1389)؛ (گوهری،, 1389) فرهنگ سازمانی در بیمارستان ها ی ایران، ضعیف است و به صورت جدی به آن توجه نمی شود . به نظر میرسد با در نظر گرفتن نقش فرهنگ سازمانی، در هنگام اجرای اعتباربخشی، چرخه ای شکل خواهد گرفت. از یک طرف فرهنگ، اجرای اعتبار بخشی و نتایج حاصله را بهبود می بخشد واز طرف دیگر اعتبار بخشی نیز فرهنگ را تقویت می کند و فرهنگ غنی شده نتایج بهتری را موجب می شود .

تعداد صفحه :120

متن کامل پایان نامه مقطع ارشد مدیریت بازرگانی

با عنوان : رتبه بندی مهمترین عوامل آمیزه بازاریابی مؤثر در رفتار مصرف کنندگان رب گوجه فرنگی

تعداد صفحات :175

چکیده

منظور از آمیزه بازاریابی، یا آمیخته یا ترکیب این است که بین چهار p (محصول، قیمت، ترفیع، توزیع) می­بایست یک نگرش سیستمی و هماهنگ برقرار باشد تا بتوانند در تأثیر­گذاری و متقاعدسازی مشتریان مؤثر باشند. به عبارتی، محصول مناسب با قیمت مناسب از نظر مشتریان با توزیع مناسب و به­کارگیری شیوه­های ارتباطی مناسب همگی با هم عمل می­کنند و اگر هر یک از این اجزا ناهماهنگ با سایرین باشد نتیجه آن کاهش اثر بخشی و کارایی مجموعه بوده و شرکت را از دستیابی به اهداف باز می‌دارند. آمیزه بازاریابی به عنوان ابزار مؤثر بنگاه اقتصادی در تحت تأثیر قرار دادن مشتریان، و توفیق در کسب و کار می­باشد. آمیزه بازاریابی برای ما یک چارچوب ایجاد می­کند که بدانیم چگونه از منابع استفاده مطلوب­تری ببریم.

فرضیه­ های این تحقیق عبارتند از:

  1. بین کیفیت(طعم) رب گوجه فرنگی و خرید این محصول رابطه معناداری وجود دارد.
  2. بین کیفیت(رنگ) رب گوجه فرنگی و خرید این محصول رابطه معناداری وجود دارد.
  3. بین اندازه بسته­ بندی رب گوجه فرنگی و خرید این محصول رابطه معناداری وجود دارد.
  4. بین نام و نشان تجاری رب گوجه فرنگی و خرید این محصول رابطه معناداری وجود دارد.
  5. بین طراحی قوطی رب گوجه فرنگی و خرید این محصول رابطه معناداری وجود دارد.
  6. بین قیمت رب گوجه فرنگی و خرید این محصول رابطه معناداری وجود دارد.
  7. بین تبلیغات رب گوجه فرنگی و خرید این محصول رابطه معناداری وجود دارد.
  8. بین در دسترس بودن رب گوجه فرنگی و خرید این محصول رابطه معناداری وجود دارد.

   این تحقیق از نظر هدف یک تحقیق کاربردی می­باشد. جامعه آماری این تحقیق سیزده منطقه شهرداری شهر مشهد می­باشد و محقق از روش نمونه­گیری خوشه­ای استفاده کرده است و هفت منطقه را به طور تصادفی انتخاب کرده است. و ابزار اندازه­گیری در این تحقیق پرسشنامه می­باشد. که تعداد 427 پرسشنامه توزیع گردید. و همچنین از آزمون کای-دو برای وجود رابطه معناداری استفاده شده و در صورت وجود رابطه معناداری برای محاسبه شدت آن از ضریب همبستگی استفاده شده است. و همچنین برای رتبه­بندی آن از آزمون فریدمن استفاده شده است.

بر اساس نتایج بدست آمده فرضیه اول، دوم، چهارم، هشتم تأیید شده است یعنی بین طعم، رنگ، مارک، در درسترس بودن، با خرید این محصول رابطه معناداری دارد. و در رتبه­بندی عوامل مؤثر از نظر مصرف­کنندگان از نظر اهمیت، رنگ رب در رتبه اول قرار دارد. در رتبه دوم مارک رب اهمیت دارد. رتبه سوم مربوط به طعم رب می­باشد سپس، در دسترس بودن در رتبه چهارم قرار گرفت. در رتبه پنجم قیمت آن دارای اهمیت است و سپس اندازه آن دارای اهمیت می باشد و در رتبه هفتم تبلیغات دارای اهمیت است و آخرین رتبه مربوط به طراحی قوطی می باشد.

با توجه به آزمون فریدمن مشتریان توجه زیادی به رنگ رب گوجه فرنگی دارند و مهمترین عامل مؤثر در خرید رب می­باشد. در نتیجه به تولیدکنندگان توصیه می­شود توجه زیادی به رنگ رب داشته باشند. مارک رب گوجه­فرنگی در رتبه دوم قرار دارد البته با استفاده از نظرات مشتریان مارک معروف محصول را منوط به کیفیت آن می­دانند زیرا برخی از مارک­ها علاوه بر تبلیغ زیاد ولی با کیفیت پایین مصرف­کننده با یک بار استفاده دیگر از آن مارک استفاده نکرده است.

تعداد صفحه :175

بررسی نگرش مدیران ارشد و کارکنان روابط عمومی های ادارات در خصوص وظایف روابط عمومی

فرمت فایل: docx
حجم فایل: 428 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 129

در یک جمع بندی خلاصه می توان گفت تعمق در نقش راهبردی روابط عمومی در یک سازمان و جایگاه مناسب آن در یک تشکیلات اداری آن سازمان، نکته مهم تقویت جایگاه روابط عمومی است. امروزه در اغلب کشورهای صنعتی و پیشرفته کارکنان  به عنوان مجموعه ای از افراد، جایگاه ها و تخصص ها، با برنامه ریزی قوی و منسجم وظایف خود را انجام می دهد. در حالی که بسیاری از ساختارهای اداری، روابط عمومی به عنوان یک واحد سازمانی فرعی اداری یا خدماتی منظور شده که در این صورت نمی تواند نقش موثری ایفا کند.بدون شك روابط عمومی به عنوان یك «فن» و «هنر» نقش بسزایی در برقراری و تسهیل ارتباط دوسویه بین مدیران سازمان و كاركنان دارد، به طوری كه امروزه كمتر سازمانی را می توان یافت كه خود را بی نیاز از روابط عمومی بداند و در عین حال موفقیت های چشمگیری را در زمینه های مورد نظر و تحقق اهداف از پیش تعیین شده به دست آورده باشد.

روابط عمومی تنظیم كننده مدیریت ارتباط بین سازمان و كاركنان خواهد بود و به نوعی وظیفه خطیر اطلاع رسانی و سخنگویی و اعلام مواضع آن سازمان را در سطح جامعه و افكار عمومی برعهده خواهد داشت. اگر مدیران می خواهند هنر مردم داری را تحقق بخشند، لازمه آن به كارگیری مدیران روابط عمومی كاردان، متخصص، بااخلاق و هنرمند در برقراری ارتباط با مخاطبان است.


مقدمه:
یکی‌ از عواملی‌ که‌ در سرنوشت‌ هر مؤسسه‌، گروه‌ و فرد اهمیت‌ و ارزش‌ اساسی‌ دارد و آنها را در نیل‌به‌ هدف‌ها یاری‌ می‌دهد، کیفیت‌ رابطه‌ آنها با افراد و مؤسساتی‌ است‌ که‌ با آنها سروکار دارند و همچنین‌با افکار عمومی‌ جامعه‌ای‌ است‌ که‌ در آن‌ به‌ فعالیت‌ مشعولند. هر اندازه‌ این‌ ارتباط بطور مفیدی‌ مستقر وبه‌ شکل‌ مؤثری‌ گسترش‌ یافته‌ باشد، به‌ همان‌ اندازه‌ آن‌ فرد، گروه‌ و مؤسسه‌ در دستیابی‌ به‌ اهداف‌ خود موفق‌تر می‌باشد. اکنون‌ به‌ عنوان‌ یک‌ اصل‌ اساسی‌ در مدیریت‌ پذیرفته‌ شده‌ که‌ افراد و مؤسسات‌ برای‌رسیدن‌ هرچه‌ بهتر و راحت‌تر به‌ مقاصد خود نیازمند به‌ حسن‌ رابطه‌ و درک‌ متقابل‌ و توسعه‌ تفاهم‌ بایکدیگر و عموم‌ مردم‌ می‌باشند. مدیران‌ ادارات به‌ دلایل‌ فوق‌، در تشکیلات‌ خود اقدام‌ به‌ تأسیس‌ دفتر، واحد یا بخشی‌ تحت‌عنوان‌ روابط عمومی‌ نموده‌اند تا از طریق‌ آن‌ ارتباط مفید و مؤثر را با افراد داخل‌ و خارج‌ سازمان‌ برقرارنمایند و با آگاه‌ کردن‌، تشویق‌ و ترغیب‌ آنان‌، به‌ اهداف‌ مدیران‌، سریعتر، راحت‌تر و با هزینه‌ کمتر جامه‌عمل‌ بپوشانند. دست‌ اندرکاران‌ چنین‌ اداراتی‌ همه‌ روزه‌ در تلاشند تا با استفاده‌ از تکنیک‌ها وتخصص‌های‌ حرفه‌ روابط عمومی‌، به‌ گسترش‌ تفاهم‌ و ارتباط مؤثر بپردازند. توجه ویژه به روابط عمومی، به عنوان نهادی كه می تواند به صورت نظام مند، برنامه ریزی شده و سنجیده در جهت ایجاد، حفظ و گسترش تعامل و تفاهم مدیران با كاركنان اقدام كند، بسیار حائز اهمیت است. آن چه در سال های گذشته متأسفانه به اشكال و صور گوناگونی باعث شده، روابط عمومی همچنان بی اثر و یا كم اثر جلوه كند، همانا اقتدارگرایی مدیران، رواج سیستم ارادت سالاری به جای شایسته سالاری، نگاه ابزاری به روابط عمومی، دانای كل جلوه دادن برخی مدیران، بیگانگی سازمانی و یا بیگانگی حرفه ای بسیاری از مسئولان، پایین بودن آگاهی بعضی از كاركنان و مدیران ارشد به اهمیت و نقش روابط عمومی بوده است. پایین بودن میزان مشارکت نیروهای متخصص در بخش‌های مختلف روابط عمومی به ویژه تهیه چارت متناسب و شرح وظایف و نامشخص بودن جایگاه وظابف کارکنان روابط عمومی در تشکیلات سازمانی ،در برخی روابط عمومی‌ها در جایگاه بالایی قرار گرفته اند ووظایف خود زیر نظر مدیریت ارشد انجام می دهند. برخی روابط عمومی‌ها زیر نظر مدیر دفتر فعالیت می‌کنند و برخی روابط‌عمومی‌ها زیر نظر معاونت‌ها به کارشان ادامه می‌دهند. طبیعتا این نامشخص بودن جایگاه باعث می‌شود روابط عمومی از اعتبار و صلابت لازم در درون سیستم برخوردار نباشد و این باعث تضعیف جایگاه و نهایتا تضعیف عملکرد آن‌ها می‌شود. نبود شناخت از فعالیت‌های روابط عمومی در بسیاری از سازمان‌ها وقتی وظایف روابط عمومی را از مدیران و کارکنان می‌پرسیم، وظایف را به یک سری کارها مثل برگزاری مراسم، توزیع روزنامه و پلاکارد تقسیم می‌کنند. حال آن‌که وظایف روابط عمومی خیلی بالاتر از این‌هاست و متولی اصلی ارتباطات در درون سازمان است. بنابراین چون شناخت نسبت به وظایف روابط عمومی‌ها نیست . هدف‌ از ‌ این‌ تحقیق،مقایسه نگرش مدیران ارشد و کارکنان روابط عمومی ادارات در خصوص وظایف روابط عمومی ‌ می باشد‌ و در آن‌ ابتدا شرح‌ وظایف‌ عمومی‌ وسپس‌ جایگاه‌ سازمانی‌ آن‌ مورد بررسی‌ قرار می گیرد. در ادامه ‌به‌ روابط عمومی‌ مطلوب‌ پرداخته می شود.

فرمت فایل: docx
حجم فایل: 34 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 20

 پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین کار آفرینی و نو‌آوری بر مزیت رقابتی پایدار، با هدف ارائه راهکارهای جدید در اداره امور بنگاه‌های اقتصادی و کسب مزیت رقابتی پایدار می‌پردازد. اطلاعات تحقیق با پرسشنامه جمع‌آوری شده است. جامعه آماری شامل 1200 نفر از مدیران ارشد شهر صنعتی کاوه و جمعیت نمونه برابر 257 نفر می‌باشد. فرضیه اصلی تحقیق که عبارت است از کارآفرینی و قابلیت‌های نوآوری تاثیر معنی داری بر مزیت رقابتی پایدار دارد مورد آزمون قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها و تعیین صحت و سقم فرضیه‌ها از نرم‌افزار 18spss استفاده گردید. نتایج نشان دادند که کار آفرینی به طور مستقیم، مزیت رقابتی پایدار را تحت تاثیر قرار می‌دهد. همچنین قابلیت نو‌آوری باعث بهبود مزیت رقابتی پایدار می‌شود. بنابراین برای ارتقاء مزیت رقابتی پایدار هر بنگاه یا مؤسسه اقتصادی پیشنهاد می‌شود که یک‌یک این بنگاه‌ها یا مؤسسات به توسعه فرهنگ سازمانی کار آفرینی و قابلیت‌های نو‌آوری برای افزایش مزیت رقابتی پایدار نیاز دارند.

 


 

This study examines the relationship between entrepreneurship and innovation for sustainable competitive advantage, with the aim of providing new solutions and business affairs firms concerned with sustainable competitive advantage. The research data were collected through questionnaires. The population consisted of 1,200 senior executives Kaveh Industrial City population sample of 257 individuals. The main hypothesis of the research, entrepreneurship and innovation capabilities have a significant effect on sustainable competitive advantage was examined. To determine the accuracy of data analysis and hypothesis spss software was used. Results showed that entrepreneurs directly affect the sustainable competitive advantage. Also the ability of innovation improves sustainable competitive advantage. So for the promotion of sustainable competitive advantage for any firm or corporation is suggested that one of these firms or institutions to develop a corporate culture of entrepreneurship and innovation capabilities to enhance the competitive advantage they need.

عنوان: در جستجوی بهترین معیار ارزیابی عملکرد مالی در بازار سرمایه ایران به تفکیک  صنعت و اندازه

تعداد صفحه : 193

چکیده:

ارزیابی عملکرد مالی شرکتها، از مهمترین موضوعات مورد توجه سرمایه گذاران ، اعتبار دهندگان ، دولتها و مدیران می باشد. مدیران به منظور ارزیابی عملکرد قسمتهای تحت پوشش خود از ارزیابی عملکرد استفاده میکنند.  سرمایه گذاران (سهامداران) به منظور ارزیابی میزان موفقیت مدیریت در به کار گیری سرمایه آنها و تصمیم گیری در مورد حفظ ، افزایش و یا  فروش سرمایه گذاری ؛ اعتبار دهندگان به منظور تصمیم گیری در مورد میزان نرخ اعطای اعتبار؛ به ارزیابی عملکرد می پردازند .مهمترین جنبه ای که توسط سرمایه گذاران در ارزیابی عملکرد در نظر گرفته می شود، این است که آیا برای آنها ارزش ایجاد شده است یا خیر.در سالهای اخیر تلاشهای زیادی شده است، تا شاخصهایی معرفی شود که بهتر بتواند اهداف سهامداران را بر آورده سازد. یکی از جدید ترین این شاخصها، ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده می با شد ؛که هزینه فرصت همۀ منابع به کار گرفته شده را در نظر می گیرد و تحریفات ناشی از به کار گیری روشهای مختلف حسابداری توسط مدیریت  و همچنین اثر تورم را تعدیل نموده و تنها معیار عملکردی است که ارتباط مستقیم با ارزش بازار سهام دارد و به وسیله آن می توان اضافه ارزش در قیمت سهام هر شرکتی را توضیح داد. در این پژوهش، تبیین نوع معیار ارزیابی عملکرد مالی  مناسب، در شرایط بازار سرمایه ایران در دوره زمانی 1387-1384 مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا متغیر های پژوهش مورد شناسائی قرار گرفته و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از داده های بدست آمده از نرم افزار ره آورد نوین؛ برای محاسبه متغیر های  پژوهش ، توسط نرم افزار Excel استفاده شده است. این داده ها جهت آزمون فرضیه ها توسط نرم افزارSPSS   به کمک آماره- های توصیفی و استنباطی نظیر تحلیل همبستگی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از تحقیق نتایج زیر حاصل شده است:

فرضیه اصلی اول: بین ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده و ارزش افزوده بازار در بازار سرمایه ایران رابطه معنی داری وجود دارد. ضریب تعیین تعدیل شده بین دو متغیر ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده و ارزش افزوده بازار در بازار سرمایه ایران  برابر 266/0 می باشد و نشان می دهد که 6/26% از تغییرات ارزش افزوده بازاربه ارزش افزوده اقتصادی وابسته است ؛  sig (سطح معنی داری) کمتر از 0.05 می باشد که بیانگر وجود همبستگی در سطح متوسط بین این دو متغیر می باشد  . با توجه به این که در جدول مربوط به آزمون خطی بودن مدل ، sig کمتر از پنج درصد می باشد، فرض خطی بودن رابطه بین دو متغیر تایید می گردد  و فرضیه اصلی اول تحقیق، تأئید می شود .

فرضیه اصلی دوم : بین ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار در بازار سرمایه ایران رابطه معنی داری وجود دارد. ضریب تعیین تعدیل شده بین دو متغیر ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده و ارزش افزوده بازار در بازار سرمایه ایران  برابر 169/0می باشد و نشان می دهد که 9/16% از تغییرات ارزش افزوده بازاربه ارزش افزوده اقتصادی وابسته است ؛ sig (سطح معنی داری) کمتر از 0.05 می باشد که بیانگر وجود همبستگی در سطح متوسط بین این دو متغیر می باشد  . با توجه به این که در جدول مربوط به آزمون خطی بودن مدل ، sig کمتر از پنج درصد می باشد، فرض خطی بودن رابطه بین دو متغیر تایید می گردد  و فرضیۀ اصلی دوم تحقیق، تأئید می شود .

فرضیه اصلی سوم : فرضیه اصلی 3 : بین معیار های سودآوری وارزیابی عملکرد (نظیر بازده حقوق صاحبان سرمایه ،   بازده سرمایه گذاری ، رشد سود هر سهم ، نرخ سود باقیمانده ، نرخ بازده فروش، نرخ قیمت به سود سهام و نرخ سود پرداختی سهام) ،با ارزش افزوده بازار ،در بازار سرمایه ایران رابطه مثبت وجود دارد. مؤلفه های آماری به دست آمده از آزمونهای آماری مربوط به متغیرهای این فرضیه و ارزش افزوده بازار نشان می دهد که به جز نرخ قیمت به سود سهام سایر متغیرها دارای ارتباط رابطه خطی و مثبت با ارزش افزوده بازارهستند ؛در نتیجه فرض خطی بودن رابطه بین متغیرهای مورد بررسی با ارزش  افزوده بازار (به جز متغیر نرخ قیمت به سود سهام)  تایید می گردد.

فرضیه اصلی چهارم : ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده در مقایسه با سایر معیار های ارزیابی عملکرد  مالی ، در بازار سرمایه ایران؛قدرت تبیین بیشتری از ارزش افزوده بازار را نشان می دهد. بررسی R2 تعدیل شدۀ مربوط به رابطۀ  MVAبا سایر متغیرها نشان می دهد که ،ضریب تعیین تعدیل شده ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده همواره به طور قابل ملاحظه ای بالاتر از R2 تعدیل شده سایر متغیر های مستقل پژوهش بوده است.لذا این نظریه را می پذیریم که در بازار سرمایه ایران ؛معیار REVA بیشترین رابطه مثبت را با ارزش افزوده بازار دارد و می توان از آن به عنوان برترین معیار ارزیابی عملکرد مالی  نام برد.

فرضیه اصلی پنجم: نوع صنعت بر ارتباط  بین معیارهای عملکرد مالی و ارزش افزوده بازار،تأثیر گذار است. آزمونهای آماری مربوطه نشان میدهد  که  متغیر کنترل صنعت بر میزان روابط بین متغیر های مستقل و وابستۀ تحقیق تأثیر گذار است؛در نتیجه فرضیه اصلی پنجم نیز، تایید می گردد.    فرضیه اصلی ششم : اندازۀ شرکتها بر ارتباط  بین معیارهای عملکرد مالی و ارزش افزوده بازار،تأثیر گذار است.آزمونهای آماری مربوطه نشان میدهد  که  متغیر کنترل انداره بر میزان روابط بین متغیر های مستقل و وابستۀ تحقیق تأثیر گذار است؛در نتیجه فرضیه اصلی ششم نیز، تایید می گردد. به اعتبار دهندگان ، سهامداران و کلیه فعالان  بازار سرمایه پیشنهاد می شود، ازاین معیار جهت ارزیابی عملکرد مالی شرکتها و مدیران آنها استفاده نموده و درارزیابی سهام شرکتها  این معیارها را در کنار سایر معیار ها؛ در جهت نیل به هدف اصلی که همانا حداکثر کردن ثروت سهامداران است، به کار گیرند.نتایج به دست آمده در این پژوهش با نتایج حاصله از  تحقیقات  ملبورن و همکاران (1997) مطابقت کاملی را نشان میدهد.

 

مقدمه:

سنجش عملکرد مالی شرکت ها در فرایند تصمیم گیری،با توجه به توسعه واهمیتِ نقش بازار سرمایه از مهمترین موضوعات در حوزۀ مالی و اقتصادی است. ارزش افزودۀ اقتصادی وارزش افزودۀ تعدیل شدۀ اقتصادی از مهمترین معیارهای سنجش عملکردِ مالی هستند. تحقیقات متعددی در سطح بین المللی انجام شده و موافق با این دیدگاه است که  ارزش افزودۀ اقتصادی تعدیل شده در مقایسه با سایر معیارهای ارزیابی عملکرد مالی سنتی بیشترین همبستگی را با ارزشهای بازار دارد. مهمترین هدف مطالعۀ حاضر ، تبیین تئوریک شاخص های سنجش عملکرد مالی، آزمون این شاخص ها و ارائۀ شواهد لازم به منظور کمک به فعالان بازار سرمایۀ ایران ، برای اتخاذ تصمیمات منطقی در فرآیند سرمایه گذاری است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی می باشد و بر مبنای روش و ماهیت در طبقه بندی تحقیقات همبستگی  قرار می گیرد و با استفاده از رگرسیون ساده و چند متغیره  به بررسی میزان رابطۀ همبستگی بین ارزش افزودۀ اقتصادی تعدیل شده و سایر معیارهای نوین و سنتی عملکرد مالی با ارزش افزوده بازار، پرداخته است. یافته های پژوهش حاضر ادعا دارد که ارزش افزودۀ اقتصادی تعدیل شده، نسبت به ارزش افزودۀ اقتصادی ودیگر شاخصهای ارزیابی عملکرد مالی سنتی ، همبستگی بیشتری را با ارزش افزودۀ بازار در سالهای 1387-1384  نشان  می دهد و به اعتبار دهندگان ، سهامداران و کلیۀ فعالان  بازار سرمایه پیشنهاد می شود که ازاین معیار جهت ارزیابی عملکرد مالی شرکت ها و مدیران آن ها استفاده نموده و در ارزیابی  شرکت ها  این معیارها را در کنار سایر معیار ها؛ به کار گیرند. نتایج به دست آمده در این پژوهش با نتایج حاصل از  تحقیقات  ملبورن و دیگران مطابقت کاملی را نشان میدهد.

 


عنوان پروژه : کاربرد حسابداری مدیریت در موقعیت استراتژیک

تعداد صفحات : ۷۲

شرح مختصر پروژه : این پروژه با عنوان کاربرد حسابداری مدیریت در موقعیت استراتژیک برای دانلود آماده شده است . هدف این پروژه بکارگیری حسابداری مدیریتی در موقعیت استراتژیک می باشد. کاربرد حسابداری مدیریت به منظور تاکید بر جنبه های استراتژیکی در یک روند تکاملی با بهره گیری از مطالعه موردی کیفی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. در این راستا، چارچوب نظری بر مبنای حسابداری مدیریت استراتژی (SMA) توسعه یافته است.

بنابراین نقش اصلی این پروژه توصیف نحوه انتشارعملی اصول SMA در حسابداری مدیریت می باشد.این پروژه به شرح ذیل سازمان دهی شده است.در بخش اول چارچوب نظری بر مبنای اصول پایه SMA توسعه یافته است. این چارچوب در صورت کاربرد حسابداری مدیریتی به منظور ارزیابی جنبه های استراتژیک، پنج رویکرد یا دیدگاه اصلی را لحاظ می کند (خارجی، درازمدت، اشتراکی، پیشرفت(ترقی) و انتخابی).در بخش بعدی، روش و متدولوژی به کار رفته به همراه محدودیت های مطالعه مطرح شده است.

سپس ، مورد اصلی توصیف و کاربرد حسابداری مدیریت به منظور تاکید بر جنبه های استراتژیک مورد تحلیل قرار گرفته است.در بخش بعدی، این تحلیل به شیوه موضوعی ادامه یافته و بدین طریق یافته های موردی مطرح می شود. در نهایت، راجع به نتایج و موضوعات تحقیق آتی بحث شده است.در ارتباط با حسابداری مدیریت، SMA را می توان ارائه اطلاعات به افراد درون سازمان برای تصمیم گیری استراتژیک بهتر و ارتقاء راندمان واثربخشی امور فعلی جهت نیل به اهداف استراتژیک نامید.

 

در این پروژه، از مطالعه موردی کیفی با خصوصیات توصیفی و توضیحی ، برای مطالعه کاربرد حسابداری مدیریت در زمینه استراتژیک استفاده شده است.کاربرد حسابداری مدیریت به عنوان ابزاری برای تاکید برجنبه های استراتژیک در فرایند ارزیابی در کمپانی دارویی AstraZeneca مطالعه گردید.ارزیابی آینده محصولات محلی خاص دربرگیرنده دو پروژه داخلی بود ( یکی پروژه منبع یابی و دیگری پروژه محرومیت وبی بهره سازی) و در خلال سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۹ صورت گرفت.

در ادامه فهرست مطالب پروژه کاربرد حسابداری مدیریت در موقعیت استراتژیک را مشاهده میفرمایید :

عنوان :بررسی رابطه بین تناسب استراتژی و ساختار سازمانی با عملکرد در شرکت های خانوادگی

تعداد صفحات : 200

چکیده
در عصر فرا رقابتی، سازمان ها با محیطی روبرو هستند که مشخصه ی آن افزایش پیچیدگی و جهانی شدن پویایی است. لذا سازمان ها برای استمرار و استقرار خود باید توجه بیشتر خود را به توسعه و تقویت ساختار سازمانی خود که از طریق مدیریت عملکرد صورت می گیرد، معطوف  سازند. بنابراین هدف این تحقیق بررسی رابطه استراتژی و ساختار سازمانی با عملکرد شرکت های خانوادگی می باشد.جهت گردآوری داده ها در این تحقیق، از پرسشنامه برای بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل (قدرت، تجربه و فرهنگ سازمانی) و متغیرهای وابسته ی تحقیق  (عملکرد، استراتژی و ساختار سازمانی) استفاده شده است. برای بررسی وجود رابطه معنادار بین متغیر ها از جدول توافقی و آزمون کی دو و به منظور آزمون فرضیه ها با هدف سنجش روابط میان متغیرها از رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردیده است.جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام شرکت های خانوادگی مستقر در شهرک صنعتی استان یزد می باشند،است.حجم نمونه از طریق فرمول کرکران تعداد 76 پرسشنامه توزیع شد و نهایتا 63 پرسشنامه قابل استفاده حاصل گردید.نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که فرهنگ سازمانی با ساختار سازمانی رابطه ای معنا دار اما معکوس دارد. به علاوه بعد تجربه به عنوان شاخص نفوذ خانواده در استراتژی شرکت تاثیری معنادار ومستقیم دارد و نفوذ خانواده نقش تعدیلگر را ندارد. بنابراین می توان گفت هر چقدر فرهنگ سازمانی افزایش یابد ساختار سازمانی ضعیف تر و هر  اندازه تجربه بهبود یابد استراتژی و به دنبال آن سطح عملکرد سازمان نیز افزایش می یابد.

مقدمه
در دنیای رقابتی امروز سازمان ها با یکدیگر در رقابتند و سعی بر غلبه بر یکدیگر را دارند، بنابراین برخورداری از مزایای رقابتی دغدغه هر سازمان و مدیری است. یکی از راه های موفقیت سازمان ها توجه به جنبه های جدید در حوزه مدیریت و علاوه بر آن توجه به عملکرد سازمان خود می  باشد. این اعتقاد وجود دارد که عملکرد تنها در یک فضای تصمیم گیری معنی پیدا می کند، یعنی تصمیم گیرندگان داخلی و خارجی شرکت باید در مورد عملکرد به توافق برسند. عملکرد نقش بسیار مهمی را در اقتصاد جهانی بر عهده دارد و به عنوان ابزاری مفید در به دست آوردن رشد  اقتصادی و مزایای رقابتی سازمان به شمار می رود( تالبی و بهامیر) شرکت های خانوادگی به خاطر وابستگی اعضای خانواده به درآمد و سود شرکت عملکرد خود را بایستی بیش از سایر شرکت ها مورد توجه قرار دهند. در سال های اخیر نقش عملکرد به عنوان کلیدی ترین منبع سازمان ها در کسب مزیت رقابتی ،به موضوعی بسیار مهم تبدیل شده است و ایده مدیریت عملکرد در بسیاری از کسب و کارهای مبنی بر عملکرد جا باز کرده است. بنابراین سازمان ها در پی روش های جدید برای بقا در عرصه کسب و کار در رقابت اثر بخش می باشند (دلیلا و دو تویت) از یک دیدگاه که دیدگاه اصلی ادبیات مدیریت عملکرد می باشد،فرهنگ های سازمانی می توانند برای تولید ارزش و رفتارهای مرتبط با عملکرد تغییر یابند. فرهنگ معرف اعتقادات،ارزش ها و هنجارها و آداب اجتماعی بوده و بر رفتار افراد در سازمان ناظر است (وانگ) از طرفی موفقیت در هر  سازمان در گرو تدوین چشم انداز و استراتژی مناسب می باشد. استراتژی الزامی برای عملکرد یک کسب و کار است و معرف الگو یا طرحی که هدف ها، سیاست ها و زنجیره های عملیاتی یک سازمان را در قالب یک کل به هم پیوسته با یکدیگر ترکیب می کند. دستیابی به یک حلقه  ارتباطی مناسب بین محیط یک سازمان و استراتژی، ساختار و فرایندهای آن آثار مثبتی بر عملکرد سازمان دارد. ساختار سازمانی رکن اصلی یک سازمان می باشد که می تواند به نوبه خود تاثیر بسزایی بر عملکرد سازمان داشته باشد. ساختار سازمانی مناسب نقش مهمی در بهره  وری هر سازمان دارد و طرح ریزی صحیح هر ساختار موجب بهبود عملکرد نیروی انسانی و بالا رفتن بهره وری در آن خواهد شد. هر سازمانی ساختار یا شکلی را می پذیرد که با فرهنگ ملی آنها سازگارتر باشد و هنگامی که سازمان با شرایط ضد و نقض محیط روبرو می شود نمی تواند  خود را با آنها سازگار کنند و ساختار نامناسبی برمی گزیند. ساختار سازمانی بر فرآیندها اثر می گذارد و فرایندها هم متقابلا بر ساختار اثر می گذارند. تراز ساختار سازمانی و استراتژی یکی دیگر از الزامات عملکرد مطلوب می باشد که هدف اصلی از تناسب بین ساختار سازمانی و  استراتژی کسب و کار ،طراحی و تصمیم بر روی یک ساختار سازمانی است که بهترین پشتیبان را برای اجرای استراتژی ها در بر داشته باشد و یک برنامه اولیه را برای گذر از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب طرح ریزی کند. تراز استراتژی و ساختار یک روش نظام مند برای طراحی ساختار  به منظور دستیابی به رشد و اثربخشی سازمان است که مبتنی بر استراتژی و عملکرد سازمان است. بنابر این با توجه به اهمیت فرهنگ، استراتژی ،ساختار سازمانی و تناسب بین استراتژی و ساختار سازمانی و تاثیرشان بر عملکرد کسب و کار خانوادگی تحقیق حاضر سعی دارد رابطه بین تناسب استراتژی و ساختار سازمانی با عملکرد در شرکت های خانوادگی را بررسی کند.

تعداد صفحه :200

 

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی رشته مدیریت دولتی گروه مدیریت

بررسی سنجش رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی و ابعاد مختلف تعهد سازمانی

تعداد صفحات : 90

هدف از این پژوهش ، بررسی سنجش رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی و ابعاد مختلف تعهد سازمانی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهر شیراز است . جامعه مورد مطالعه کلیه کارکنان سازمان آموزش و پرورش در سال تحصیلی 90-1389 است . حجم نمونه ، بر اساس اصول علمی و فرمول تعیین حجم نمونه ، 80 نفر بوده که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از جمعیت یاد شده انتخاب شده اند . برای بررسی پرسش های پژوهش از دو ابزار زیر استفاده شده است :

الف : به منظور سنجش تعهد سازمانی از پرسشنامه تعهد سازمانی

ب : به منظور سنجش رفتار شهروندی سازمانی از پرسشنامه رفتار شهروندی

و برای تحلیل نتایج آماری توصیفی و آمار استنباطی (روش آماری تحلیل رگرسیون ) به کار بسته شده است . نتایج پژوهش نشان داده است :

بین تعهد سازمانی کارکنان ورفتار شهروندی آنان رابطه معنادار وجود دارد. وهر قدر میزان تعهد سازمانی کارکنان افزایش یابد، تأثیر بیشتری بر رفتار شهروندی داشته و باعث ارتقاء رفتار شهروندی می شود که در مجموع باعث افزایش اثربخشی وکارایی فعالیتهای سازمان می شود.نیروی انسانی وفادار ، سازگار با اهداف و ارزشهای سازمانی و متمایل به حفظ عضویت سازمانی که حاضر است فراتر از وظایف مقرر ، فعالیت کند ،می تواند عامل مهمی در اثر بخشی سازمان باشد .وجود چنین نیرویی در سازمان توأم با بالارفتن سطوح عملکرد و پایین آمدن میزان غیبت ، تأخیر و ترک خدمت کارکنان است و وجهه سازمان را در اجتماع ، مناسب جلوه داده زمینه را برای رشد و توسعه سازمان فراهم می کند.

چکیده :

دخیل کردن ذینفعان در پیاده سازی دولت الکتریکی ، یکی از مهمترین عوامل موفقیت در این امر است با توجه به فناوری بنیان بودن دولت الکتریکی و تغییرات فناوری خواسته ها و نیاز های ذینفعان نیز متغیر خواهد بود . دیدگاه رویکرد قابلیت بر تاثیر بالقوه ذینفعان در برنامه های توسعه تاکید دارد این موضوع کمتر مورد توجه برنامه ریزیان قرار گرفته است .

هدف این پروژه بررسی تاثیر پیاده سازی دولت الکترونیکی بر توسعه قابلیت ها و کار کرد های ذینفعان دولت الکترونیک است .

در این پروژه ابتدا عوامل  مهم موثر در پیاده سازی دولت الکترونیکی و قابلیت های انسانی شناسایی و دسته بندی می شود در ادامه کارکرد هایی که در اثر این قابلیت ها ایجاد می شود شناسایی می شود .سپس مدل مربوطه استخراج و با ازمون های آماری مناسب و استفاده از ابزار پرسشنامه خبرگان تحلیل می شود و در نهایت نتایج بدست آمده مدل به صورت موردی در ادارات کل شهرستان سنندج در بخش کارکنان دولت مورد بررسی قرار گرفت که طبق نظر کارکنان دولت وضعیت پیاده سازی دولت الکترونیک در شهرستان سنندج در حد متوسط می باشد و برای توسعه دولت الکترونیک توجه به قابلیت های مردم در کنار توجه به نظرات دولت می تواند کارساز باشد .

مدیریت ارتباط با مشتریان در صنعت بانکداری و هوش تجاری CRM in the Banking Industry and Business Intelligence

تعداد صفحات : 49


چکیده بقای سازمان های مالی و بنگاه های اقتصادی همچون بانک ها وابستگی بدون واسطه به حضور مشتریانی دارد که تعیین کننده نهایی موفقیت هستند. رشد فناوری اطلاعات و ظهور سایر پیشران های تغییر در وضع سنتی بانکها، نیازمندی به توسعه و بکارگیری سیستم های اطلاعات را سبب گردید و در این بین هوش تجاری مفهومی است که به کمک ابزارهای خود این امکان را دارد تا چالش های پیش روی صنعت بانکداری را شناسایی و در سهولت و دقت تصمیم گیری مدیران موثر واقع گردد. مدیریت ارتباط با مشتریان یک استراتژی کسب و کار و یک مجموعه ای از ابزارهای نرم افزاری گسسته و فناوری ها، با هدف کاهش هزینه، افزایش درآمد، شناسایی فرصت ها و کانال های توسعه جدید و بهبود ارزش، رضایت، سودآوری و حفظ مشتری است و استفاده از سیستم های CRM و هوش تجاری به صورت مکمل، رویکرد جامع به مشتریان را فراهم می کند . کاربرد هوش تجاری در صنعت بانکداری بسیار بیشتر از آنچه امروز بکار گرفته شده است می باشد. مدیران این عرصه با بهره گیری از هوش تجاری و مدیریت ارتباط با مشتریان، می توانند رضایت مندی را به عنوان عامل کلیدی جذب، حفظ و افزایش سود دهی مشتری، برای سازمان خویش به ارمغان آورند

تعداد صفحات : 12

اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 4247
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 2926
  • آی پی امروز : 104
  • آی پی دیروز : 187
  • بازدید امروز : 532
  • باردید دیروز : 2,391
  • گوگل امروز : 16
  • گوگل دیروز : 32
  • بازدید هفته : 6,786
  • بازدید ماه : 2,923
  • بازدید سال : 116,836
  • بازدید کلی : 8,295,530
  • کدهای اختصاصی