loading...
دانلود سرای دانشجویی

عنوان:پایان نامه ارائه روشی برای تشخیص هویت بر مبنای ویژگی بعد فراکتال

فرمت فایل اصلی : doc قابل ویرایش با نرم افزار ورد

تعداد صفحات: 166


1-1- مقدمه‌ای بر تشخیص هویت

افراد در زندگی روزمره‌ی خود با توجه به ویژگی‌های چهره، صدا و حتی نحوه راه رفتن اطرافیان می‌توانند دوستان و آشنایان خود را بشناسند. در واقع همه‌ی افراد ویژگی‌های خاص و منحصربفردی دارند که موجب تمایز آن‌ها از دیگران می‌شود. این ویژگی‌ها و مطالعه آن‌ها موجب پدید آمدن شاخه‌ای از علم به نام علم بیومتریک یا زیست سنجی شده‌ است. علم بیومتریک پیشینه‌ی طولانی در احراز هویت افراد دارد. در دورانی که هنوز رایانه‌ اختراع نشده بود و ابزارهای خودکار توسعه‌یافته‌ی امروزی وجود نداشت علم بیومتریک با شیوه‌های سنتی و غیرخودکار بکار می‌رفت. طی سال‌های متمادی از مدارکی مانند شناسنامه و کارت شناسایی به عنوان سندی برای شناسایی افراد استفاده می‌شد. به دنبال گسترده‌شدن دنیای مجازی و ابزارهای الکترونیکی استفاده از رمزها و کدهای دیجیتالی برای انجام امور مختلف جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است. پیشرفت‌های سریع و فراگیر‌شدن ابزارها از سویی و تمایل افراد به دنیای مجازی از سوی دیگر موجب شده است تا امنیت در سیستم‌های مختلف اهمیت بالایی پیدا کند. استفاده از رمزهای عبور در کنار مزیت‌های کاربرد آن، با چالش‌هایی مانند امکان فراموش یا فاش شدن روبرو هستند. از این رو علم بیومتریک دریچه‌ی تازه‌ای به دنیای امن و مطئمن گشوده است که در آن به احراز هویت افراد با شیوه‌های سریع و کم‌خطر می‌پردازد که نه قابل سرقت هستند و نه فراموش می‌شوند. منظور از احراز هویت، تایید صحت و درستی داده و اطلاعات است که به طور کلی با روش‌های مختلفی صورت می‌گیرد که عبارتند از:
1- احراز هویت مبنی بر مدارک، اسناد و یا ابزاری که فرد به همراه دارد (مبتنی بر توکن).
2- احراز هویت مبنی بر اطلاعاتی که افراد از آن آگاه هستند (مبتنی بر دانش خصوصی).
3- احراز هویت فرد، مبنی بر آنچه هست (مبتنی بر بیومتریک).
عوامل بیومتریک در دو دسته‌ی کلی عوامل رفتاری و عوامل فیزیکی دسته‌بندی می‌شود. دسته‌ی اول شامل ویژگی‌هایی مانند الگوی ضربات صفحه‌کلید، الگوی صدا، نحوه‌ی راه رفتن و … بوده و در دسته‌ی دوم ویژگی‌هایی مانند اسکن صورت، اسکن عنبیه، الگوی ضربان قلب و … بررسی می‌شوند. نتایج حاکی از آن است که عوامل فیزیکی کارایی بهتری نسبت به عوامل رفتاری از خود نشان داده‌اند. عامل بیومتریک باید به گونه‌ای باشد که تحت شرایط زیست‌محیطی و با گذر عمر تغییر نکند. از طرفی باید قابل استفاده برای عموم افراد باشد. یکی از پارامترهای مهم در سیستم‌های تشخیص هویت میزان کارایی عامل بیومتریک از نظر سرعت، هزینه و دقت است. هر چه با سرعت و دقت بالاتر و هزینه‌ی کم‌تری بتوان فرآیند شناسایی را انجام داد می‌توان گفت عامل بیومتریک مناسب و مؤثرتر از عوامل دیگر است. در واقع یک سیستم بیومتریک با اندازه‌گیری عوامل بیومتریکی به تشخیص الگوها می‌پردازد. فرآیند تشخیص هویت مراحل کلی اکتساب تصویر، استخراج ویژگی و تطبیق و تصمیم‌گیری را شامل می‌شود. مهم‌ترین بخش در این فرآیند استخراج ویژگی‌های مؤثر و مناسب است که توسط عملیات پردازش تصویر و روابط ریاضی انجام می‌شود. با استفاده از ویژگی‌های استخراج شده از الگوها، بردار ویژگی‌ها تولید می‌شود که برای تطبیق و تصمیم‌گیری در پایگاه داده‌ای ذخیره می‌شوند. البته روش‌های متعددی برای استخراج ویژگی بیان شده است که یکی از آنها با تکیه بر محاسبه‌ی بعد فراکتال تصاویر به این عمل می‌پردازد. از آنجائیکه در این پژوهش با راهبردی مبتنی بر فراکتال اقدام به استخراج ویژگی شده است در ادامه شرح مختصری از فراکتال و بعد آن بیان می‌شود.


1-2- مقدمه‌ای بر فراکتال و بعد آن

پدیده‌های طبیعی پیرامون ما مانند شکل ابرها، شبکه‌ی رودخانه‌ها، پشته‌های شن و … همگی دارای ساختاری تکراری و پرهرج‌ و مرج هستند. مطالعه‌ی این ساختارها و کشف الگوهای تکرارشونده و روابط ریاضی آنها موجب پدیدآمدن هندسه‌ی فراکتالی شده است. فراکتال یا برخال اولین بار توسط دانشمند انگلیسی به نام مندلبروت کشف و معرفی شد. اساساً فراکتال متشکل از زیرمجموعه‌هایی است که در جزء شبیه کل هستند. این ویژگی را خودمتشابهی می‌نامند که درجه‌ی خودمتشابهی در اشکال مختلف، متفاوت است. به دلیل داشتن این ویژگی، شیء فراکتال از دور و نزدیک یکسان به نظر می‌رسد. به عنوان مثال اگر یک قطعه‌ از برگ سرخس بریده و با مقیاسی بزرگنمایی شود نهایتاً نشان‌دهنده‌ی تمام ویژگی‌ها و جزئیات شکل اولیه‌‌ خود خواهد بود. دلیل این امر گسترش جزئیات شیء در همه‌ی ابعاد و جهات است که از آن به خودمتشابهی عینی یا کامل یاد می‌شود. احجامی مانند مکعب‌ها و استوانه‌ها در هندسه‌ی اقلیدسی می‌گنجند. این اشکال از قوانین خاص و روابط ریاضی پیروی می‌کنند که توسط آنها نمی‌توان به بررسی و توصیف اشکال فراکتالی پرداخت. به عبارتی دیگر هندسه‌ی اقلیدسی در بیان ویژگی‌ها و بررسی خواص فراکتال‌ها ناتوان است. از اینرو هندسه‌ی فراکتالی پدید آمد تا بتواند این کمبود را جبران کند. تمامی احجام در هندسه‌ی اقلیدسی بعدی صحیح دارند، مثلاً خط دارای بعد یک، صفحه دارای بعد دو و مکعب دارای بعد سه می‌باشد. این در حالیست که نمی‌توان برای شیء فراکتالی بعدی صحیح تعیین کرد بلکه آنها بعدی غیرصحیح و اعشاری دارند. به عنوان نمونه مثلث سرپینسکی دارای بعدی برابر با 58/1 می‌باشد که از نظر هندسی یعنی میان خط و صفحه قرار دارد (میزان پیچیدگی‌های آن بین خط و صفحه است). منظور از بعد، بیان میزان پیچیدگی‌های و ناهمواری‌ها در یک شیء است. حتی می‌توان با محاسبه‌ی بعد فراکتال مجموعه‌ای از داده‌ها، رفتار آنها را در آینده پیش‌بینی کرد. مانند کاربرد فراکتال‌ها در بررسی سری‌های زمانی و پیش‌بینی بازار بورس. به طور کلی در هندسه‌ی فراکتالی، هر شیئی که دارای ویژگی‌های خودمتشابهی، بعد اعشاری و پیچیدگی در مقیاس خرد باشد فراکتال شناخته می‌شود. روش‌های متعددی برای محاسبه‌ی بعد فراکتال بیان شده است که از معروف‌ترین و پرکاربردترین آنها می‌توان بعد جعبه‌شماری افتراقی را نام برد. روش‌های بعد جعبه‌شماری افتراقی نسبی، بعد جعبه‌شماری با اعمال شیفت و … به عنوان روش‌های اصلاحی بیان‌ شده‌اند. پژوهش حاضر با استفاده از این روش‌ها به محاسبه‌ی بعد تصاویر، جهت تشخیص هویت می‌پردازد.

چکیده

هدف از اين رساله مدلسازی رياضی و ارائه يک الگوريتم مهندسی جهت تحليل اقتصادی يک ميکروتوربين گازی با استفاده از نرم افزار EES می­باشد. پارامترهای طراحی و متغيرهای تصميم­گيری در بهينه­سازی اين سيستم توليد همزمان، نسبت فشار کمپرسور، نرخ هوای ورودی به سيستم و دمای گازهای ورودی به توربين انتخاب شده­اند. در اين تحقيق، از مدل اقتصادی ساده لازارتو جهت محاسبه قيمت برق توليدی و ساير هزينه­های مرتبط استفاده شده است. نتايج به­دست آمده گويای اين است که کارکرد بهينه سيستم در حداکثر فشار کاری 4 الی 6 بار بوده و کاهش دمای گازهای ورودی به توربين سبب پايين آمدن حداکثر فشار کاری بهينه در آن می­گردد. با بالا رفتن دمای گازهای ورودی به توربين، قيمت برق توليدی سيستم در فشارهای کاری بالا افزايش ناچيزی خواهد داشت و دليل آن غالب بودن توان و راندمان بالا بر افزايش قيمت ناشی از خريد تجهيزات و خريد سوخت است. از سوی ديگر نتايج تحليل­های اقتصادی نشان می­دهد که در يک ميکروتوربين با کارکرد بهينه (نسبت فشار 5 بار و دمای گازهای ورودی به توربين 1000 درجه سلسيوس) راندمان الکتريکی سيستم 24 و راندمان کلی آن 50 درصد است. در اين سيستم بهينه قيمت برق توليدی سيستم در حدود 21 سنت برآورد می­گردد. هزينه خريد، نصب و راه­اندازی سيستم ميکروتوربين با افزايش ظرفيت سيستم بالا رفته و برای حدود 100 کيلووات افزايش ظرفيت سيستم اين هزينه­ها در حدود 44 دلار (متوسط) افزايش دارد.

کلمات کليدی: مدلسازی رياضی، تحليل اقتصادی، ميکروتوربين گازی، نرم افزار EES

 

پایان نامه

مقطع کارشناسی ارشد رشته: فناوری اطلاعات – گرایش مهندسی فناوری اطلاعات

عنوان/موضوع:ارائه چارچوبی راهبردی برای سیستم­های توزیع شده اجرایی تولید با استفاده از مدل محاسبات ابری

تعداد صفحات : 160

چکیده:

فرآیند تولید در سازمان­های مختلف، دارای سبک­های متفاوتی است که هدف هرکدام در نهایت تحویل محصول درست در زمان درست به مشتری است. ضمن اینکه با استقرار سیستم­های اجرایی تولید مزایای افزونتری در اختیار مدیران میانی نیز قرار می­دهد. در این تحقیق هدف از خلق چارچوب طرح ماژول­ها، روابط آن­ها و ملزومات پیاده­سازی هرکدام بوده است. چیزی که تا کنون در محیط ابرصورت نگرفته است. در مهمترین بخش که همان شناسایی ماژول­های این سیستم است، ماژول سفارش که در سیستم­های اجرایی اولید سنتی قابل مشاهده بود، مبنای کار قرار گرفته و با رویکرد تحلیلی و با استفاده از متدولوژی SOMA، سایر ماژول­ها از مله مدیریت منابع، زمانبندی، پس­گیری، مدیریت تعاریف و … از آن استخراج شده است. به عبارتی هدف هرچه کوچکتر کردن این ماژول بزرگ در سیستم اجرایی تولید سنتی است. با توجه به محدودیت­های طرح عملی این چارچوب در محیط ابر، یک مطالعه موردی تحت عنوان شرکت جمساز نتیجه نهایی این تحقیق است، مطالعه­ای که در آن فرآیند اصلی تولید جمساز با راه­حل مطرح شده مورد مقایسه قرار گرفته و باتوجه به نظر خبرگان این حوزه و مصاحبه با مدیران تولید و پرسنل مرتبط نتایج نهایی حاصل شد. در مقایسه با سیستم­های مشابه و سنتی و با در نظر گرفتن سبکتر کردن ماژول سفارش، انعطاف ­پذیری هرچه بیشتر و جامعیت و یکپارچگی بیشتر حاصل شد و مدل جدید کسب و کار ابری نیزدیدگاه ­های جدیدی را برای این سازمان­ها فراهم آورده است.

 

چکیده

در یک شبکه حسگر که یک سیستم توزیع شده فراگیر است، یکی از موارد مورد بحث همگام‌سازی ارتباطات است. یکی از عمده وظایف همگام‌سازی فرآیند‌ها، انحصار متقابل است. الگوریتم‌های جدید ارایه شده در مقایسه با الگوریتم‌های قدیمی با عدالت بیشتری عمل می‌نمایند. در این پایان‌نامه یک مدل با استفاده از شبکه‌های عصبی رقابتی برای انحصار متقابل توزیع شده ارایه می‌دهیم. نشان داده می‌شود که برچسب‌های زمانی، زمان اجرا و دیگر پارامترهای موثر بوسیله شبکه‌های عصبی رقابتی پیش‌بینی شده و مدل می‌تواند بصورت تحلیلی مشکلاتی که در ناحیه بحرانی اتفاق می‌افتد را حل نماید. مدل می‌تواند با استفاده از روش‌های همینگ و هاپلفیلد به جهت پیش‌بینی اثرات آن شبیه‌سازی شده و نمودارهای سرعت و دقت آن مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد. مدل شرح داده شده می‌تواند اطلاعات سیستم را کاهش دهد و با سیستم‌های یادگیری اولویت سازگار باشد. بنابراین، این امکان وجود دارد که با استفاده از شبکه‌های عصبی رقابتی بعنوان یک الگوی سیستم توزیع‌شده موارد قابلیت اطمینان، تحمل‌پذیری خطا و دسترسی به انحصار متقابل و مدیریت ناحیه بحرانی را بهینه نماییم. بنابراین روش جدید ارایه شده تحمل‌پذیری خطا را افزایش داده و الگوریتم‌های متمرکز و توزیع شده می‌توانند از آن استفاده نمایند و بر این اساس قابلیت اطمینان بیشتر می‌شود.

 کلمات کلیدی: شبکه‌های حسگر، سیستم توزیع شده، ناحیه بحرانی، انحصار متقابل، شبکه عصبی رقابتی، شبیه‌سازی، مدل‌سازی

 چکیده

روش معمولی که با پکر‌ها برخورد می‌کند، شامل مراحل زیر می‌شود:

۱. یک پکر را شناسایی کنید. برای شناسایی یک پکر، باید آن به یک گروه پکر اختصاص داده شود. انجام این کار به همین آسانی که به نظر می‌رسد نیست. پکرهای بسیاری وجود دارند که کد‌هایشان ثابت است، و با استفاده از رشته‌های ساده قابل شناسایی هستند. اما بسیاری پکر‌ها از کد چندشکلی برای تغییر ظاهرشان استفاده می‌کنند، و برخی از پکر‌ها عمداً از رشته‌های قلابی متعلق به سایر پکر‌ها یا کد کامپایلر استاندارد استفاده می‌کنند، تا برنامه شناسایی کننده را فریب دهند.

۲. یک پکر را تعیین هویت کنید. این مرحله فرا‌تر از شناسایی است. برای تعیین هویت یک پکر، باید آن را در یک نسخه موجود طبقه بندی کنید یا آن را به یک نسخه جدید اختصاص دهید. توانایی تعیین هویت یک پکر، برای آنپک کردن موفق ضروری است، زیرا ممکن است به اندازه کافی اعضای مختلفی در یک گروه وجود داشته باشد که آنپکر مخصوص یک عضو گروه نتواند برای عضوی دیگری از‌‌ همان گروه به کار برده شود.

۳. یک برنامه شناسایی کننده ایجاد کنید. دو مرحله قبلی معمولاً توسط یک انسان، یا برنامه‌هایی مانند برنامه‌های شبکه عصبی که در ارتباط با پکرهای اختصاص داده شده به گروه‌های شناخته شده آموزش دیده‌اند، انجام می‌شدند. این مرحله، در مقابل، نوشتن برنامه‌ای است که عملکردش فقط شناسایی آن گروه، و احتمالاً آن عضو مخصوص است.

۴. یک برنامه آنپکر ایجاد کنید. برخلاف برنامه شناسایی کننده، که هدفش فقط شناسایی پکر است، برنامه آنپکر در واقع اقدامات عکس پکر مربوطه را انجام می‌دهد، و باینری پک شده را تا حد ممکن به شکل اصلی آن، از جمله فراداده‌های آن مانند PE header برای باینری‌های Win32 ، بازیابی می‌کند.

در این پژوهش بر اساس یک ایده جدید می‌خواهیم بدون استفاده از روش­های معمولی ذکر شده بتوانیم با جلوگیری از آن پک شدن پکر‌ها بدون حضور اشکال زدا‌ها روشی را ابداع نماییم. در این حالت با کمک شناسایی انواع رد پا‌هایی که یک اشکال زدا در محیطی که در آن حضور دارد می‌گذارد می‌توانیم با تغییر محیط به صورتی که نشانه‌های حضور بد افزار را نشان دهد از باز شدن بسته‌ای‌ها جلوگیری نماییم.

عنوان : ادغام پویای ماشین های مجازی در مراکز داده

فرمت فایل : DOC   قابل ویرایش به صورت ورد

تعداد صفحات : 65

 امروزه برای پیاده سازی رایانش ابری از مراکز داده ای بزرگ استفاده می­کنند. مراکز داده­ای بزرگ از صدها میزبان محاسباتی و ده­ها سوئیچ و سایر تجهیزات شبکه تشکیل شده است که روزانه انرژی زیادی مصرف می­کنند بطوریکه پیش بینی می­شود که مصرف انرژی مراکز داده در سال 2020 به 139.8 تراوات در ساعت خواهد رسید. روش های مختلفی چون مدیریت ایستا و پویای ماشین­های مجازی و سیستم تنظیم خودکار فرکانس پردازنده برای کاهش انرژی ارائه شده است. در این پایان نامه برای کاهش انرژی مراکز داده دو الگوریتم مدیریت پویای ماشین­های مجازی و مدیریت سلسله مراتبی مراکز داده پیشنهاد شده است که نسبت به روش های قبلی، انرژی مصرفی میزبانان و سوئیچ­ها و میزان تخطی ازSLA را کاهش داده است.

کلمات کلیدی: رایانش ابری، مرکز داده، ادغام پویای ماشین­ مجازی

 

بات نت (Botnet) یکی از مهم‌ترین تهدیدکننده امنیتی در چند سال اخیر شناخته‌شده است. گستردگی ارتباطات، به اشتراک‌گذاری منابع، حس کنجکاوی، کسب پول، جمع‌آوری اطلاعات و به دست آوردن ظرفیت منابع، انگیزه‌هایی برای ایجاد بات نت می‌باشند. بات نت‌ها توسط مهاجمان برای انجام دادن فعالیت‌های بدخواهانه و غیرقانونی، از راه دور کنترل می‌شوند. بات نت‌ها بسیاری از حملات خطرناک از قبیل جلوگیری از سرویس توزیع‌شده، هرزنامه، فعالیت‌های جعلی و غیره انجام می‌دهند. با توجه به معماری C&C بات نت‌ها تشخیص حملات آن‌ها نیز مشکل می‌شود معماری غیرمتمرکز و ترکیبی تشخیص این‌گونه بات نت‌ها را مشکل کرده است البته خوشبختانه بیشتر بات نت‌ها معماری متمرکزی دارند. ما در این پژوهش برای شناسایی بات نت‌ها از روش یادگیری دسته‌بندی ساده بیز استفاده کردیم تا یادگیری انجام و مدل برحسب آن ساخته شود و برحسب آن پیشگویی اینکه آیا میزبانی بات هست یا نه؟ انجام گیرید. این روش برخلاف روش‌های دسته‌بندی دیگر مانند درخت تصمیم و نزدیک‌ترین همسایه و... دارای پیچیدگی کمتر، اثبات بهینگی، حساسیت نداشتن به داده‌های نامتقارن و... دارا است و با یک سری پیش‌پردازش‌های دستی و انتخاب ویژگی به‌صورت هوشمند به بهینه شدن روش کمک کردیم درروش هوشمند از الگوریتم انتخاب ویژگی information Gain و نرم‌افزار Weka جهت انتخاب ویژگی مؤثر استفاده‌شده است که در ارزیابی‌ها نشان داده‌شده که فاز انتخاب ویژگی بر کارایی ساده بیز تأثیر دارد و باعث بهبود عملکرد ساده بیز می‌شود. برای ارزیابی روش پیشنهادی از مجموعه داده آماده Waledac, Storm و آزمایشگاه ترافیک اریکسون استفاده‌شده است؛ که در مقایسه‌ای که از روش پیشنهادی با الگوریتم KNN داشتیم، روش بیز دارای کارایی بیشتری ازنظر حساسیت به نسبت KNN دارا بود.

 واژه‌های کلیدی: بات نت (Botnet)، دسته‌بندی، ساده بیز

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی کامپیوتر

گرایش : معماری کامپیوتر 

عنوان : ارائه یک الگوریتم رهگیری هدف پویا بر اساس پیش‌بینی در شبکه حسگر بی‌سیم

تعداد صفحه : 108

چکیده

با پیشرفت تکنولوژی ساخت وسایل الکترونیکی و مقرون به صرفه شدن شبکه‌های حسگر در مقیاس‌های بزرگ، شبکه­ های حسگر بی­سیم زمینه‌های تحقیقاتی را با رشد سریع و جذابیت بسیار فراهم می­کنند که توجهات زیادی را در چندین سال اخیر به خود جلب کرده است. شبکه‌های حسگر بی‌سیم با مقیاس بزرگ حاوی چند صد تا چند ده هزار حسگر، پهنه وسیعی از کاربردها و البته چالش‌ها را به همراه دارند. ویژگی‌های خاص این شبکه‌ها، امکان استفاده از آن‌ها را در کاربردهایی مانند کنترل و بررسی مناطق حادثه‌خیز، حفاظت مرزها و مراقبت‌های امنیتی و نظامی فراهم می­کنند. یکی از مهم‌ترین کاربردهای متصور برای این شبکه‌ها کاربرد رهگیری هدف می‌باشد. در این کاربرد، شبکه‌های حسگر بی‌سیم از حسگرهای تشکیل‌دهنده این شبکه جهت حس کردن و تشخیص یک هدف خاص و دنبال کردن آن در ناحیه تحت نظارت شبکه استفاده می‌شود. به دلیل اینکه حسگرهای موجود در این نوع شبکه‌ها دارای محدودیت انرژی می‌باشند و ارتباطات بین حسگرها به صورت بی‌سیم انجام می­پذیرد، توجه به مسئله مصرف توان و رهگیری بدون خطا چندین هدف متحرک به صورت همزمان در این شبکه‌ها اهمیت فراوانی دارند. الگوریتم‌های رهگیری هدف در شبکه‌های حسگر، از نظر کاربرد و عملکرد آن‌ها، به چهار دسته­ی پروتکل مبتنی بر پیام، مبتنی بر درخت، مبتنی بر پیش‌گویی و مبتنی بر خوشه‌بندی، تقسیم می­گردند. در این میان پروتکل‌های مبتنی بر خوشه‌بندی از نظر مصرف انرژی بهینه هستند. تاکنون برای رفع مشکل انرژی روش‌های زیادی طرح گردیده است که می‌توان به الگوریتم‌های رهگیری اهداف سریع، DPT و CDTA اشاره کرد. الگوریتم رهگیری اهداف سریع قابلیت رهگیری اهداف سریع را دارا می‌باشد ولی از معایب آن می‌توان به  بالا بودن میزان ارتباطات در شبکه به دلیل کوچک بودن خوشه‌ها اشاره کرد. الگوریتم DPT دارای یک الگوریتم پیش بین با پیچیدگی کم می‌باشد ولی از معایب آن می‌توان به قادر نبودن آن  به رهگیری چندین هدف به صورت همزمان اشاره کرد. از معایب الگوریتم CDTA می‌توان به عدم وجود رویه تصحیح خطا برای شناسایی مجدد هدف گم شده، تقسیم‌بندی شبکه بر اساس مدل شبکه و قادر نبودن آن  به رهگیری چندین هدف به صورت همزمان اشاره کرد. در الگوریتم پیشنهادی از یک دیدگاه خوشه‌بندی بر اساس پیش‌بینی به منظور مقیاس‌پذیر بودن شبکه و مصرف بهینه انرژی استفاده گردیده است تا در برابر خرابی‌های احتمالی حسگرها و پیش‌بینی‌های اشتباه مکان هدف مقاوم باشد. در این الگوریتم، رویه تصحیح خطایی ارائه گردیده است تا در زمان‌هایی که هدف به دلیل سرعت بالای خود و یا تغییر جهت‌های ناگهانی از برد حسگرها خارج گردید، الگوریتم قادر به شناسایی مجدد هدف باشد. نتایج بدست آمده توسط شبیه‌ساز نشان می­دهند که الگوریتم پیشنهادی قادر به رهگیری چندین هدف به صورت همزمان می‌باشد و همچنین الگوریتم پیشنهادی با کم کردن ارتباطات بین خوشه­ای و احتمال گم­شدن هدف مصرف انرژی در شبکه‌های حسگر را تا حد امکان کاهش می­دهد.

 

نوع فایل: word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 71 صفحه

چکیده
امروزه کنترل خودکار در سیستم های حمل و نقل به طور گسترده ای به کار می رود. دلایل متعددی برای بکارگیری این روش وجود دارد که اهم آن عبارتند از کاهش هزینه، قابلیت سبک تر ساختن وسایل، امنیت بیشتر سرنشینان و یا دور از خطر ماندن آنها. دو مورد آخر در سیستم هایی که قابلیت پرواز دارند بیشتر به چشم می  خورد. در این پایان نامه یک سیستم کنترل پرواز هلیکوپتر طراحی شده است که قابلیت کنترل از راه دور مبتنی بر پردازش تصویر را داراست. هلیکوپتر مدل با استفاده از یک دوربین متصل به رایانه، با استفاده از الگوریتم های پردازش تصویر ردیابی می شود. پس از ردیابی هلیکوپتر، فرمان ها با نرخ انتقال ۹۶۰۰ فریم بر ثانیه از کامپیوتر به سخت افزار  ارسال می شود. سخت افزار ساخته شده در این پروژه یک بورد دست ساز جهت دیجیتال کردن پارامتر های آنالوگ رادیو کنترل و همچنین وطیفه دریافت فرمان از کامپیوتر را دارد. هلیکوپتر با استفاده از پردازش تصویر و الگوریتم های ردیابی رنگ شناسایی می شود سپس موقعیت جهت X,Y هلیکوپتر در صفحه معیین شده و به نمایش در می آید. به منظور انجام ردیابی با سرعت بالا، روش های مورد استفاده برای تشخیص شی و همچنین آستانه گیری و تقسیم بندی به کارگرفته شده است. تشخیص هلیکوپتر در فریم توسط وبکم کامپیوتر و دوربین مایکروسافت کینکت انجام شده است. پیاده سازی برنامه ها و الگوریتم های مورد نیاز به زبان C++ در محیط Visual Studio 2013 انجام شده است. پردازش تصویر به وسیله تابع ردیابی رنگ cvInRenge موجود در کتابخانه پردازش تصویر OpenCV انجام شده است. کامپیوتر به وسیله وبکم متصل به آن، هلیکوپتر در حال پرواز را شناسایی می کند سپس کامپیوتر از طریق پورت سریال به رادیو کنترل دستورات سرعت و چپ و راست را ارسال می کند تا هلی کوپتر در مرکز فریم قرار گیرد.
واژه های کلیدی: بینایی ماشین، تشخیص هلیکوپتر، شناسایی رنگ، رادیو کنترل، کتابخانه پردازش تصویر

یک چارچوب تحمل خطا برای محاسبات پوشیدنی در حوزه محاسبات فراگیر مراقبت های پزشکی

 چکیده

خرابی در سیستم­ های با کاربردهای حساس، می­تواند فاجعه ­های جبران­ ناپذیری را رقم بزند. طراحی این دسته از سیستم­ها باید به گونه ­ای باشد که در صورت رخداد خطا، قادر به انجام صحیح وظایف خود باشند، به علاوه تا حد ممکن از بروز خطا جلوگیری شود. از اینرو تحمل­پذیری در برابر خطا برای سیستم­هایی با کاربردهای حساس یک نیاز حیاتی است. کامپیوترهای پوشیدنی نمونه­ای از این سیستم­ها هستند که امروزه به صورت گسترده در کاربردهای حساس از جمله حوزه سلامت مورد استفاده و توجه محققان قرار گرفته ­اند. به عنوان مثال خطای این سیستم­ها برای بیماری که کیلومترها از دکتر خود یا بیمارستان فاصله دارد می­تواند عواقب جبران ­ناپذیری را به همراه داشته باشد. لذا تحمل­پذیری محاسبات پوشیدنی در برابر خطا ضروری است و باید به صورت جدی مورد مطالعه قرار گیرد. در تحقیق حاضر مشخص می­شود که با وجود اهمیت موضوع، در این زمینه تحقیق زیادی صورت نگرفته است. از اینرو با مطالعه­ی کارهای دیگران و بررسی معماری­های موجود، در این تحقیق یک معماری سه لایه­ ای متشکل از محاسبات پوشیدنی، محاسبات سیار و محاسبات ابری ارائه می­شود. عملکرد صحیح سیستم­های استفاده کننده از این معماری، یک چالش است. در این تحقیق به منظور حل چالش ذکر شده، یک چارچوب تحمل خطا برای معماری فوق ارائه می­شود. همچنین، اثبات می­شود که این چارچوب تحمل خطا قابلیت اطمینان را افزایش می­دهد.

 واژه­ های کلیدی: محاسبات ابری، محاسبات سیار، محاسبات پوشیدنی، تحمل­پذیری خطا، گره ارباب، گره بدن، گره سیار

تعداد صفحات : 36

اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 4247
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 2926
  • آی پی امروز : 108
  • آی پی دیروز : 187
  • بازدید امروز : 648
  • باردید دیروز : 2,391
  • گوگل امروز : 16
  • گوگل دیروز : 32
  • بازدید هفته : 6,902
  • بازدید ماه : 3,039
  • بازدید سال : 116,952
  • بازدید کلی : 8,295,646
  • کدهای اختصاصی