


کلمات کلیدی : بهینه سازی طول عمر، شبکه های حسگر، الگوریتم قابلیت اطمینان خود تثبیت، توزیع وایبل

در این پایان نامه یک حلقه ی قفل فاز بر پایه ی سیستم های میکرو الکترومکانیکال طراحی شده است. سیستم حلقه ی قفل فاز فیدبک داری است که فاز ورودی را با فاز خروجی مقایسه می کند. این مقایسه توسط یک آشکارساز فاز انجام می شود. آشکارساز فاز مداری است که ولتاژ متوسط خروجی آن بطور خطی با اختلاف فاز بین دو ورودی متناسب است. سعی بر این است که اختلاف فرکانس بین ورودی و خروجی در حلقه ی قفل فاز ثابت بماند و به همین دلیل اثرات تغییر دما بر این حلقه بررسی خواهد شد و روش های جبران حرارتی با استفاده از شبکه عصبی ارائه می شود. همانطور که مشاهده می شود دما بر روی حلقه تاثیر می گذارد و باعث تغییر در فرکانس خروجی می شود و هدف این است که فرکانس ورودی و خروجی در حلقه ثابت بمانند. هدف کمینه کردن اختلاف فرکانس بین ورودی و خروجی در حلقه ی قفل فاز است.

چکیده
در این پایان نامه طراحی کنترل کننده مقاوم در برشگرهای الکترونیک قدرت و مقایسه آن با روشهای کنترل خطی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی تحقیق و توسعه در این زمینه، همواره یافتن مناسب ترین روش کنترل به منظور پیاده¬سازی کنترل حلقه بسته بر روی توپولوژی های مختلف برشگر های الکترونیک قدرت می باشد. به عبارت دیگر، هدف از انتخاب یک روش کنترلی، بهبود بازده مبدل، کاهش تاثیراغتشاشات (خط وتغییرات بار)، کاستن از تاثیرات تداخل الکترومغناطیسی و نیز تاثیرپذیری کمتر از تغییرات المانهای مبدل می باشد. در این پایان نامه، مطالعه روش های مختلف کنترلی پیاده شده بر روی منابع تغذیه سوئیچینگ مانند کنترل خطی و مد لغزشی آورده شده است. مزایا و نقاط ضعف هر روش کنترلی نیز داده شده است. در این راستا، روش های کنترلی خطی و مد لغزشی انتخاب شده و پاسخ آن ها بر روی مبدل های DC بهDC کاهنده مورد آزمایش قرار گرفته اند. نرم افزار Matlab به منظور شبیه سازی روش کنترل خطی و نیز روش مد لغزشی دربرشگر های الکترونیک قدرت مورد استفاده قرار گرفته است. در انتها، مقایسه تاثیرات کنترل خطی و مد لغزشی بر روی پاسخ حالت ماندگار مبدل باک تحت نوسانات خطی، نوسانات بار و تغییرات قطعات مختلف انجام شده است. در این پایان¬نامه نشان داده شده است که، در مقایسه با کنترل خطی، روش مد لغزشی پاسخ حالت ماندگار بهتر، پاسخ دینامیکی بهتر و مقاومت بیشتر در مقابل اغتشاشات احتمالی سیستم را فراهم می کند.
کلمات کلیدی: مبدل قدرت DCبهDC، سیستم ساختار متغیر،کنترل مد لغزشی، صفحه لغزشی، پاسخ دینامیکی و حالت ماندگار

چکيده
جزیرهسازی سیستمهای قدرت به هم پیوسته که به جداسازی و شکستن سیستمهای قدرت نیز مشهور است آخرین خط دفاعی برای مقابله با فروپاشی سیستم و جلوگیری از وقوع حوادث سهمگین در شبکه قدرت میباشد.
جزیرهسازی سیستمهای قدرت به هم پیوسته به عنوان یک روش کنترل گسترده به صورت یک مساله تصمیمگیری جامع با جزئیات بسیار زیاد و به عنوان یک بخش مهم از استراتژیهای کنترل اصلاحی مطرح میگردد. پس از وقوع یک اغتشاش بزرگ در یک سیستم قدرت در صورتی که به موقع هیچگونه طرح و الگوی چارهساز مناسبی موجود نباشد، این اغتشاش ممکن است منجر به فروپاشی کلی سیستم گردد.
طبق تعریف جزیرهسازی سیستمهای قدرت به معنی تعیین نقاط صحیح جداسازی سیستم یکپارچه به تعدادی جزیره کوچکتر میباشد در صورتی که حفظ یکپارچگی سیستم امکان پذیر نباشد.
در این رساله یک روش نوین و بهینه جهت جزیرهسازی سیستمهای قدرت به هم پیوسته ارائه گردیده است. الگوریتم ارایه شده طوری طراحی شده است تا بتواند بر بسیاری از محدودیتهای موجود در بحث جزیرهسازی غلبه کرده و نتایج و دستاوردهای قابل قبولی را ارایه کند. در روش پیشنهادی این رساله از مشخصههای استاتیکی و دینامیکی شبکههای قدرت به هم پیوسته برای تعیین تعداد جزایر و نقاط صحیح شکسته شدن آنها استفاده گردیده است. در این رساله ابتدا با استفاده از تئوریهای خوشهبندی دینامیکی و همسویی، مرزهای تقریبی جزایر احتمالی با توجه به گروهبندی ماشینهای همسو تعیین میگردد و به دنبال آن با اعمال یک الگوریتم جستجوی قوی بر اساس نظریه گراف مرز دقیق جزایر اولیه تعیین می گردد. در بخش اول الگوریتم هدف تعیین سریع و کلی تعداد و مرز تقریبی جزایر با توجه به محدودیتهای دینامیکی و توپولوژی شبکه و خوشه بندی ماشینها در گروههای همسو میباشد. در قدم بعدی مرز دقیق نواحی طوری تعیین میگردد که پس از جداسازی، حداقل بارزدایی در بین جزایر وجود داشته باشد. با توجه به این حقیقت که اصولا الگوریتم جزیرهسازی بایستی در حالت ایدهال به صورت زمان واقعی بوده و از طرفی با توجه به پیچیدگی بسیار زیاد و گستردگی ابعاد فضای جستجوی آن یک تلاش اساسی لازم است تا بتوان ضمن ارائه یک الگوریتم دقیق سرعت محاسبات آن را نیز افزایش داده و بر مشکل زمان غلبه کرد.
تلاش پژوهش حاضر عمدتا در روی این دو امر متمرکز بوده است تا بتواند تا حد امکان بر پدیده زمان بر بودن محاسبات آن غلبه کرده و حدلاامکان جزایری با احتمال پایداری بیشتر ارایه کند. از آنجا که پایداری جزایر تعیین شده از مسایل عمده در امر جزیره سازی است و نیاز به توجه فراوان دارد بنابراین از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این تحقیق سعی بر این بوده است تا بتوان قبل از اعمال الگوریتم جداسازی بتوان پایداری جزایر را پیش بینی کرده و آنها را مورد بررسی قرار داد. یک جزیرهبندی دقیق و صحیح به معنی تعیین جزایری است که پس از عمل جداسازی پایدار بوده و حداقل بارزدایی را داشته باشند. بخش دیگری از تلاشهای این تحقیق این بوده است تا مرزهای جزایر پیشنهادی را با دقت بالاتری انتخاب کند. مرزبندی دقیق جزایر با استفاده از الگوریتمهای قوی در تئوری گراف تعیین میگردد. این الگوریتمها به عنوان الگوریتمهای جستجوی مستقیم و غیر تکراری بوده و جوابهای قطعی را ارایه میکنند که این امر امکان تصمیم گیری دقیق برای جزیره سازی را در اختیار میگذارند.
به طور کلی در بحث جزیرهسازی سیستمهای قدرت سه سوال اساسی مطرح میگردد که به صورت زیر بیان میشوند.
الف – یک سیستم قدرت که در شرایط معین بهرهبرداری با یک اغتشاش شدید روبرو شده است، آیا نیاز به جزیرهسازی دارد؟
پاسخ به این سوال لزوم جزیرهسازی را آشکار میسازد.
ب – در صورتی که پاسخ به سوال بالا مثبت باشد سیستم قدرت مورد نظر از کجاها باید شکسته شود؟ و مرزهای جداسازی جزایر در کجاها قرار دارند؟
پاسخ به این سوال به معنی تعیین دقیق نقاط جداسازی سیستم به هم پیوسته میباشد.
ج- چگونه بایستی جزیرهسازی صورت گیرد و ترتیب و زمان بازکردن خطوط چه لحظاتی میباشد؟
پاسخ به این سوال به معنی تعیین لحظات صحیح و ترتیب باز کردن خطوط به منظور جزیره سازی است.
هدف این تحقیق پاسخ به سوالات فوق با تاکید بر سوالات شماره (ب) و (ج) میباشد.
با توجه به نتایج آخرین تحقیقات صورت گرفته هنوز یک استراتژی کلی که بتواند به هر سه سوال فوق در یک زمان کوتاه به طور مناسب پاسخ دهد وجود ندارد و رسیدن به این هدف جامع نیاز به تحقیقات گستردهای دارد. متاسفانه تاکنون جوابهای جامعی برای سوالهای (ب) و (ج) ارایه نشده است و تحقیقات در مورد این سوالات با چالشهای جدی روبرو می باشد.
در یک کلام حل جامع و یکپارچه مساله جزیرهسازی صحیح به معنی پاسخ به همه سوالات فوق در کمترین زمان ممکن است.

چکیده
امروزه با گسترش مصرف کننده های DC و بارهای غیرخطی متصل به شبکه، طراحی و ساخت مدارات اصلاح ضریب توان با استفاده از مبدل¬های الکترونیک قدرت، اهمیت ویژهای یافته است. با پیشرفت تکنولوژی، مدارات مجتمع در این عرصه به کمک آمدهاند. با توجه به پیچیدگی و عملکرد غیر خطی این مبدلها و نیاز به کنترل لحظه¬ای جریان ورودی و ولتاژ خروجی در آنها استفاده از مدارات مجتمع و پردازشگرهای الکترونیکی امری اجتناب ناپذیر است.
مبدل شپارد- تیلور یکی از انواع جدید مبدل¬های اصلاح ضریب توان می¬باشد که بدلیل عملکرد مطلوب آن در این حوزه و مشخصههای غیر معمول و منحصر به فرد در نگاهداشتن رگولاسیون ولتاژ خروجی با مقادیر ولتاژ ورودی بسیار پایین، در سالیان اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است.
روش¬های کنترل متعددی جهت کنترل پالس کلیدزنی و اصلاح ضریب توان برای مبدل اصلاح ضریب توان شپارد- تیلور ارائه شده است. در این پایان نامه نیز سعی میشود تا با اصلاح روش کلیدزنی و ارائه یک روش کنترلی جدید به منظور کاهش تلفات کلیدزنی مبدل اصلاح ضریب توان شپارد- تیلور، ضمن حفظ شکل موج جریان ورودی در حالت سینوسی (هم فاز با ولتاژ ورودی)، عملکرد مدار را بهبود داده و تلفات کلیدزنی را کاهش دهیم. به منظور پیاده¬سازی عملی این مبدل، الگوریتم روش کنترل پیشنهادی با استفاده از یک مدار کنترل ساده و کارا با استفاده از میکروکنترلر AVR طراحی و معرفی می¬شود. در انتها جهت اطمینان از صحت عملکرد مدار، نتایج بدست آمده از شبیهسازی با مقادیر بدست آمده از آزمایشات عملی مقایسه میشوند. جهت رسیدن به هدف نهایی که ساخت مبدل اصلاح شدهی شپارد- تیلور با روش کلیدزنی جدید بر مبنای روش کنترل هیستزیس میباشد، در ابتدا براساس تحقیقاتی که توسط سایر محقیقین در گذشته انجام شده بود، مبدل اصلاح ضریب توان شپارد-تیلور در نرمافزارهای متلب و پروتئوس شبیهسازی گردید و پس از حصول نتایج قابل قبول، مبدل اصلاح شده در روش کنترل پیشنهادی نیز با این دو نرمافزار مورد شبیهسازی قرار گرفت. سپس با توجه به نتایج شبیهسازی، مدار در ابعاد آزمایشگاهی پیادهسازی شد. نتایج شبیهسازی و آزمایشات عملی در فصل چهارم آورده شده که به خوبی نشان میدهد، مبدل در روش کنترل پیشنهادی دارای عملکرد مطلوب میباشد.
واژههاي كليدي: اصلاح ضریب توان، مبدل شپارد- تیلور، کنترل هیسترزیس، میکروکنترلر AVR، پیادهسازی و ساخت، کاهش تلفات کلیدزنی.

برای بررسی صحت روش ارائه داده شده، روش پیشنهادی را بر روی تعداد زیاد و متفاوت از تصاویر اعمال کردیم و نتایج قابل قبولی را از لحاظ کلینیکی و تکنیکی مشاهده نمودیم.

در این پایاننامه، مسأله بازیابی تصاویر هواپیماهای جنگنده از یک پایگاهداده شامل ۱۰ مدل مختلف بر اساس یک تصویر پرسوجو ، مورد بررسی قرار گرفته است. هواپیماهای هممدل با تصویر پرسوجو در درون پایگاهداده شناسایی شده و به کاربر ارائه میشوند. چالش اصلی در بازیابی تصاویر هواپیماهای جنگنده، هم زاویه نبودن منظر دید دوربین در تصاویر موجود در پایگاهداده و تصویر پرسوجو است، که برای حل آن استفاده از مدل سهبعدی هواپیماهای جنگنده و تهیه تصاویر مرجع از زوایای دید مختلف توسط نگاشتهای هندسی سهبعدی (دوربینهای مجازی) پیشنهاد شده است. سه روش مختلف برای استخراج ویژگی از تصاویر و اندازهگیری شباهت تصاویر پیشنهاد دادهایم که دو روش آن حساس به دوران و روش دیگر مقاوم به دوران میباشد. در روشهای حساس به دوران، روش اول بر مبنای اندازهگیری مساحت ناحیه ناهمپوشان و دیگری بر مبنای هیستوگرام زاویه گرادیان کار میکند. در روش مقاوم به دوران از گشتاورهای زرنیک برای استخراج ویژگی استفاده شده است. نتایج شبیهسازی برتری روش گشتاورهای زرنیک به لحاظ دقت بازیابی را با دقتی حدود ۸/۸۰% نشان میدهد که علیرغم استفاده از چند کلاس مشابه در پایگاهداده، این دقت بازیابی امیدبخش میباشد کلمات کلیدی: بازیابی تصویر، مدل سهبعدی، هیستوگرام زاویه گرادیان، مساحت ناحیه ناهمپوشان، گشتاورهای زرنیک، دوربین مجازی، هواپیمای جنگنده.

چکیده:
درسالیان اخیر توجه به بهره وری و راندمان بالا درصنایع مختلف، دامنه کاربرد تجهیزات الکترونیک قدرت را به سرعت گسترش داده است. این تجهیزات بدلیل داشتن مشخصه غیرخطی، باعث افزایش مشکلات کیفیت توان در شبکه¬های توزیع شده اند. از طرف دیگر با توجه به پیشرفت تکنولوژی واستفاده گسترده از کامپیوتر در کنترل سیستم¬های صنعتی، حساسیت بارها به پدیده¬های کیفیت توان نیز افزایش یافته است.
حال در چنین شرایطی با توجه به طرح موضوع تجدید ساختار درصنعت برق، یکی از پارامترهایی که در فضای رقابتی بازار برق می تواند بسیارموثرباشد ارائه برق با کیفیت و قیمت متنوع جهت مصرف کنندگان با درجه حساسیت مختلف است. ازجمله تجهیزاتی که برای بهبود کیفیت توان مورد استفاده قرار می گیرد جبران ساز یکپارچه کیفیت توان UPQC می باشد که از دو واحد سری وموازی تشکیل شده است. این تجهیز درمجاورت بارهای حساس قرار گرفته و ضمن بهبود کیفیت ولتاژ تحویلی به مصرف کننده، کیفیت جریان کشیده شده از شبکه را نیز بهبود می بخشد.
در این پایان نامه با الهام از عملکرد UPQC ساختارجدیدی به منظور بهبود کیفیت توان(در شبکه هایی که از بارهای مختلف بادرجه حساسیت متفاوت تشکیل شده اند)، و روش کنترل مناسب آن معرفی شده است.دراین ساختار واحد سری در محل پست قرار گرفته و کیفیت ولتاژ را بهبود می بخشد و واحد موازی از چند قسمت تشکیل می¬شود که هر یک در مجاورت یکی از بارهای حساس قرار می گیرند تا ضمن جبران سازی هارمونیکی جریان، در زمان بروز قطعی ولتاژ تغذیه بارهای حساس را تأمین نماید. شبیه سازی های انجام گرفته در محیط نرم افزار PSCAD قابلیت تجهیز معرفی شده و روش کنترلی پیشنهادی آن را در جبران سازی مشکلات ولتاژ و جریان نمایش می¬دهد.
کلمات کلیدی: کیفیت توان، تجدید ساختار، فیلتر اکتیو، جبران ساز یکپارچه کیفیت توان مجزا شده

Fuzzy c-means نیز یک تکنیک خوشه¬بندی فازی است که علی¬رغم حساس بودن به مقدار دهی اولیه و همگرائی به نقاط بهیـــنه محلی ، به دلیل کارآمد بودن و پیاده سازی آسان، یکی از متداول¬ترین روش ها می¬باشد. در این رساله جهت رفع مشکلات موجود از روش ترکیبی مبتنی بر الگوریتم خفاش و Fuzzy c-means بهره گرفته -خواهد ¬شد. به منظور اعتبارسنجی، روش پیشنهادی بر روی چندین داده متفاوت مشهور پیاده سازی می گردد و نتــایج با روش¬های الگوریتم¬ جستجوی ممنوع، مورچگان، اجتماع ذرات، آبکاری فولاد و k-means مقایسه خواهد گردید. توانایی بالا و مقاوم بودن این روش بر اساس نتایج مشهود خواهد بود.
کلید واژه:خوشه بندی اطلاعات-ترکیب الگوریتم-Fuzzy c- means
تعداد صفحات : 76